هدیهای از دل مهربانی؛ ماجرای بازگشت پرکینز گمشده
در پنج اسفند ۱۴۰۳، یکی از تجربههای تلخ اما پربار برای ما در انجمن رقم خورد؛ سرقتی که طی آن، بخش زیادی از تجهیزات تخصصی ما، از جمله دستگاه پرکینز تایپ بریل – ابزار حیاتی برای اپراتور نابینای ما – از مجموعه سرقت شد. این دستگاه، وسیلهای حیاتی برای انجام امور مربوط به آموزش و ارتباطات برای افراد نابیناست. اپراتور ما که نزدیک به پنجاه سال دارند، با دلسوزی و مهارت، نقش مهمی در مجموعه دارند و نبود این دستگاه، عملاً ادامه فعالیت .حرفهای ایشان را مختل کرده بود.
در حالی که امیدی به جایگزینی دستگاه نداشتیم – چرا که هزینه تأمین دستگاه پرکینز چیزی بین ۴۰ تا ۸۰ میلیون تومان برآورد میشد و پیگیری از ارگانها و نهادهای مختلف هم بی نتیجه مانده بود اتفاقی شگفتانگیز و تأثیرگذار مسیر را عوض کرد.
یکی از همکاران ما، چندی بعد از حادثه، در حین گذراندن ساعاتی کوتاه در یک کافه، متوجه دستگاه پرکینزی میشود که در دکوراسیون کافه قرار داشت. با پیگیری موضوع، مشخص شد دستگاه صرفاً جنبه دکوری دارد و از طریق موزه تایپ در اختیار کافه قرار گرفته است. جرقهای در ذهن این همکار زده میشود؛ شاید بتوان با پیگیری، راهی برای جایگزینی دستگاه گمشده پیدا کرد.
با تلاش بیوقفه این همکار و همکاری مسئولان محترم در موزه تایپ، پس از گفتوگوها و هماهنگیهای فراوان، دستگاهی مناسب برای اپراتور عزیزمان تهیه و به صورت رسمی به ایشان اهدا شد. آنچه به نظر غیرممکن میرسید، با همراهی دلهای بزرگ و نگاههای مهربان ممکن شد.
امروز، دستگاه پرکینز جای خود را دوباره در کنار اپراتور با تجربهمان پیدا کرده؛ نه فقط به عنوان ابزار کار، بلکه بهعنوان نمادی از همدلی، مسئولیتپذیری و معجزهای کوچک اما پرمفهوم که از دل سختیها متولد شد.
در این مسیر، از موزه تایپ، همکار فهیم و پرتلاشمان، و تمام کسانی که دستی بر آتش داشتند و قلبی گرم در مسیر همراهی، صمیمانه سپاسگزاریم.